سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با مردم چنان بیامیزید که اگر مردید بر شما بگریند ، و اگر زنده ماندید به شما مهربانى ورزند . [نهج البلاغه]
 
شنبه 102 آبان 20 , ساعت 8:6 عصر

این سخنی خام و دور از آگاهی و انصاف است که چنین کلامی که هزار و چهارصد سال است در دست دوست و دشمن می‌چرخد و همه را نیز به تحدّی و مثل آوری دعوت کرده است، مجموعه‌ای باشد که افرادی بی‌ایمان در زمان‌هایی متفاوت از آرامش و توفان آن را به هم بافته باشند.

365 روز در صحبت قرآن، نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال 1390 به همت نشر سخن تدوین و منتشر شده است.
 
کتاب «365 روز در صحبت قرآن» 365 قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
 
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
 
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. دویست و هفتاد و پنجمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در نفی سخن منکران که قرآن را ساخته‌ اصحاب رسول دانسته‌اند» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
 
 
وَقَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِیَ تُمْلَى عَلَیْهِ بُکْرَةً وَأَصِیلًا ?فرقان/ 5?
و کافران گفتند این کتاب قرآن همان قصه‌ها و افسانه‌های پیشینیان است که اصحابش صبح و شام مطالب آن را بر او املا می‌کنند(5). 
 
اینجا طعن و تمسخر کافران را می‌شنویم بر کتاب‌های آسمانی که گویند این قرآن همان داستانهای پیشینیان است که محمد نسخه برداری کرده و مجموعه‌ای است که بعضی از اصحاب او که آگاهی از فرهنگهای باستانی دارند صبح و شام بر او می‌خوانند و او آنها را به گونه‌ای ترکیب می‌کند و بر مردم عرضه می‌دارد تا آن را بنویسند همچنین اشکالات دیگری را نیز بر قرآن و آسمانی بودن آن نقل کرده و گفته‌اند یکی از عجمیان(احتمالاً سلمان پارسی) این آیات را به محمد تلقین می‌کند و یا اینکه گفته‌اند قرآن کتاب مهمی نیست؛ مطالب بلند و مدون و ارزشمندی ندارد، از این شاخ به آن شاخ می‌پرد و پریشان و درهم است و یا آنکه اصلاً چگونه ممکن است کسی که ما می‌دانیم چندی پیش از مادر متولد شده است دعویت کند که من از پیش خدا آمده‌ایم و گویند که اینها از باور ما دور است. 
 
مولانا در پاسخ به اعتراضی که منقدان و منکران او از مثنوی کرده‌اند به مشابهت اعتراضات منکران بر قرآن اشاره می‌کند و سپس پاسخی کوتاه می‌دهد: 
 
چون کلام الله بیامد هم بر آن
طعنه‌ها بستند جمله کافران 
که اساطیر است و افسانه نژند
نیست تعمیقی و تحقیقی بلند 
کودکان خرد فهمش می‌کنند
 نیست جز امر پسند و ناپسند 
ظاهر است و هر کسی پی می‌برد
کو بیان که گم شود در وی خرد 
 
پاسخ این‌گونه اشکالات هم در قرآن به اختصار آمده و هم در ادبیات به تفصیل بیان شده است. مولانا بعد از ذکر اشکالات با بهره‌گیری از خود قرآن می‌گوید: 
 
گفت گر آسان نماید این به تو
اینچنین آسان یکی سوره بگو 
جنّیان و انسیان و اهل کار
گو یکی آسان از این سوره بیار
 
اگر کسی بی هیچ غرضی و تعصّبی در رد یا قبول این کتاب آن را بخواند و با زبان عربی و مبانی ادبیات عرب نیز آشنایی داشته باشد و مطالعاتی نیز در روابط میان صورت و معنی کرده باشد در می‌یابد که این کلام نمی‌تواند ساخته و پرداخته فرد یا افرادی باشد که محمد با همکاری و همفکری ایشان آن را پدید آورده باشد. 
 
صورت‌ها سخت دستخوش معانی هستند و هرگز کلامی بدین زیبایی و انسجام و پختگی و فصاحت و بلاغت معجزه آمیز نمی‌تواند محصول فکر و اندیشه پریشان کسانی باشد که می‌خواهند به نام خدا خلق کلام کنند و سخنان خود را به عنوان آیات الهی در دلها بنشانند. سخن دروغگویان و عوام فریبان و فرصت طلبان آب و رنگ دیگری دارد و به قول ابن فارض در قصیده خمیریه: 
 
و لطف الاوانی فی الحقیقه تابع
للطف المعانی و المعانی بها تنمو 
 
لطف و زیبایی ظرف و صورت در حقیقت تابعی است از لطف و زیبایی معانی و در عین حال معانی نیز به سبب لطف صورت رشد و کمال می‌یابند.
 
بی‌گمان این صورت‌های بدیع قرآنی با آن معانی ناموزون جعل و فریبکاری به هیچ روی هماهنگ نیست و این سخنی خام و دور از آگاهی و انصاف است که چنین کلامی که هزار و چهارصد سال است در دست دوست و دشمن می‌چرخد و همه را نیز به تحدّی و مثل آوری دعوت کرده و هیچ پاسخ معقول و قابل اعتنایی نیافته، مجموعه‌ای باشد که افرادی بی‌ایمان در زمان‌هایی متفاوت از آرامش و توفان آن را به هم بافته باشند.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ